خوانش پریشی یا دیسلکسیا چیست؟ و عوامل، نشانه ها و راه های درمان و مدیریت آن
همه چیز در مورد بیماری خوانش پریشی، دایسلکسیا یا نارسا خوانی

خوانش پریشی یا دیسلکسیا، یک اختلال یادگیری است که بر توانایی فرد در خواندن، نوشتن، و املا کردن کلمات به شکل مؤثر تأثیر میگذارد. این نوع از اختلال یادگیری میتواند بر اساس الگوهای ژنتیکی در خانوادهها منتقل شود و ناشی از تفاوتهایی در نحوه پردازش اطلاعات توسط مغز است. برخلاف تصور رایج، خوانش پریشی تأثیری بر هوش یا تواناییهای ذهنی فرد ندارد و این افراد میتوانند در سایر زمینهها کاملاً باهوش و خلاق باشند.
فراوانی اختلال خوانش پریشیدر جوامع مختلف متغیر است، اما تخمینزده میشود که بین ۵ تا ۱۰ درصد جمعیت به نوعی از این اختلال رنج میبرند. این اختلال میتواند اثرات عمیقی بر زندگی آکادمیک، حرفهای، و شخصی افراد داشته باشد. دانشآموزان مبتلا به خوانش پریشی ممکن است با چالشهایی در یادگیری، به خاطر سپردن، و بازیابی اطلاعات روبرو شوند که میتواند بر عملکرد تحصیلی و اعتماد به نفس آنها تأثیر بگذارد.
علاوه بر تأثیرات آکادمیک، خوانش پریشی یا نارسا خوانی میتواند بر جنبههای حرفهای و روابط شخصی نیز تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به خوانش پریشی ممکن است در محیط کار با چالشهایی مواجه شوند، مانند دشواری در خواندن سریع اسناد و گزارشها یا نوشتن بدون اشتباه مکاتبات حرفهای. در سطح شخصی، ممکن است احساس ناامیدی و استرس ناشی از چالشهای روزمره برای انجام دادن کارهای ساده مانند خواندن منوی رستوران یا تکمیل فرمهای معمول، بر روابط و تعاملات اجتماعی افراد تأثیر بگذارد.
با وجود چالشهای متعددی که خوانش پریشی ایجاد میکند، درمانها و استراتژیهای مدیریتی متعددی وجود دارد که میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهای خواندن و نوشتن خود را بهبود ببخشند و با اعتماد به نفس بیشتری در جامعه فعالیت کنند.
در بخش درمانها در این مقاله، نمونه هایی از تمرینات و پلی کپی های تمرینی مانند متد فونیکس در مدیریت و بهبود خوانش پریشی در اختیار شما قرار گرفته است.
خوانش پریشی چیست؟
خوانش پریشی، یا دیسلکسیا dyslexia، اختلالی است که بر فرایند خواندن تأثیر میگذارد و فرد را در تشخیص کلمات، خوانش سریع و درک متن مختل میکند. این اختلال یادگیری، محدود به زبان خاصی نیست و در سراسر جهان افرادی از جوامع مختلف را تحت تأثیر قرار میدهد. بر خلاف باور عموم، خوانش پریشی به هیچ وجه نشاندهنده سطح پایین هوش یا توانایی فکری نیست.
چگونه میتوان از تأثیر منفی خوانش پریشی بر اعتماد به نفس جلوگیری کرد؟
ایجاد محیطی حمایتآمیز و تشویق کودک یا بزرگسال به شرکت در فعالیتهایی که در آنها استعداد دارند، میتواند به حفظ و تقویت اعتماد به نفس کمک کند. تمرکز بر موفقیتها و پیشرفتهای کوچک نیز مؤثر است.
آیا روشهای درمانی برای خوانش پریشی در بزرگسالان متفاوت از کودکان است؟
در حالی که اصول کلی مدیریت و درمان مشابه است، بزرگسالان ممکن است از رویکردهای بیشتر متمرکز بر فناوری و منابع خودآموز بهرهمند شوند. همچنین، بزرگسالان میتوانند استراتژیهای سازگاری مخصوص به محیط کار و تحصیلات عالی را توسعه دهند.
چگونه میتوان به کودکی که با خواندن مبارزه میکند، کمک کرد بدون آنکه احساس ناکامی کند؟
استفاده از روشهای تدریس مثبت و بازیهای آموزشی میتواند یادگیری را لذتبخشتر کند. تشویق کودک به خواندن کتابها یا مطالبی که به آن علاقهمند است و همچنین تمجید از تلاشها به جای تمرکز بر نتیجه، اهمیت دارد.
آیا خوانش پریشی میتواند در طول زمان بهبود یابد یا تغییر کند؟
با استفاده از روشهای مناسب آموزشی و حمایتهای لازم، افراد مبتلا به خوانش پریشی میتوانند مهارتهای خواندن خود را به مرور زمان بهبود بخشند. تغییر و پیشرفت در مهارتهای خواندن بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله شدت اختلال، سطح حمایت دریافتی و پایداری در استفاده از استراتژیهای درمانی.
برای دریافت یک درک اولیه از خوانش پریشی، مشاهده ی این ویدئو از انستیتو سلامت مغز دانا بسیار مفید به نظر میرسد:
تصورات نادرست رایج در مورد دیسلکسیا چیست؟
- دیدن حروف و کلمات به صورت برعکس یا معکوس: یکی از رایجترین تصورات نادرست این است که افراد مبتلا به خوانش پریشی تمامی حروف و کلمات را به صورت برعکس میبینند. اگرچه برخی از افراد ممکن است در تشخیص حروف و کلمات با چالش مواجه شوند، اما این تنها بخشی از طیف گستردهای از چالشهای مرتبط با خوانش پریشی است.
- خوانش پریشی تنها در کودکی بروز میکند: بسیاری تصور میکنند که خوانش پریشی صرفاً یک اختلال کودکانه است که با بلوغ از بین میرود. در حالی که خوانش پریشی یک ویژگی دائمی است که افراد در طول زندگی خود با آن زندگی میکنند و با کمک روشهای مناسب میتوانند تواناییهای خواندن خود را بهبود ببخشند.
- خوانش پریشی فقط خواندن را تحت تأثیر قرار میدهد: بسیاری از افراد بر این باورند که خوانش پریشی تنها بر توانایی خواندن اثر میگذارد. اما این اختلال میتواند بر مهارتهای دیگری نیز تأثیر بگذارد مثل نوشتن، یادگیری زبانهای جدید، حتی مهارتهای اجتماعی و تواناییهای حل مسأله.
- میزان هوش در افراد مبتلا به خوانش پریشی پایین است: یکی از نادرستترین و مضرترین باورها این است که افراد دارای خوانش پریشی دارای سطح هوش پایینی هستند. واقعیت این است که خوانش پریشی به هیچ وجه با سطح هوشی افراد مرتبط نیست. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال در زمینههای مختلفی استعداد و توانایی بالایی دارند.
- خوانش پریشی با آموزش مناسب قابل درمان است: گرچه روشهای آموزشی و حمایتی میتوانند به بهبود مهارتهای خواندن و یادگیری کمک کنند، اما خوانش پریشی “درمانپذیر” به معنای رفع کامل نیست. آموزش و استراتژیهای حمایتی بیشتر به مدیریت مؤثرتر اختلال و بهبود عملکرد فرد کمک میکنند.
با شناسایی و رد این تصورات نادرست، میتوانیم به ایجاد فهم عمیقتر و همدلی بیشتری در جامعه نسبت به افراد مبتلا به خوانش پریشی کمک کنیم و زمینههای لازم برای حمایت مؤثرتر از آنها را فراهم آوریم.

پایههای نورولوژیکی خوانش پریشی و طبقهبندی آن به عنوان یک اختلال نوروبیولوژیک
پایههای نورولوژیکی خوانش پریشی به ساختار و عملکرد مغز بازمیگردد. تحقیقات نشان دادهاند که در افراد مبتلا به خوانش پریشی، برخی نواحی مغز که در پردازش زبانی و خواندن دخیل هستند، به طور متفاوتی فعالیت میکنند. این تفاوتها در عملکرد مغز میتوانند به واسطه تصویربرداری های نورولوژیکی مانند MRI مشاهده شوند و نشاندهنده ارتباطات عصبی متفاوت در افراد مبتلا به خوانش پریشی است.
خوانش پریشی به عنوان یک اختلال نوروبیولوژیک طبقهبندی میشود، زیرا ریشههای آن در ساختار و عملکرد بیولوژیک مغز است. فهم این موضوع نه تنها به ما کمک میکند تا درک بهتری از اختلال داشته باشیم، بلکه راه را برای توسعه روشهای درمانی مؤثرتر که بر بهبود تواناییهای خواندن و یادگیری تمرکز دارند، هموار میسازد.
علل و عوامل دیسلکسیا چیست؟

ساختار و عملکرد مغز در نارسا خوانی یا خوانش پریشی
عملکرد مغز و خوانش پریشی ارتباط عمیقی با یکدیگر دارند. تحقیقات نوروساینس نشان دادهاند که اختلافات در ساختار و عملکرد مغز میتواند بر تواناییهای خواندن فرد تأثیر بگذارد. این اختلافات معمولاً در نواحی مغزی که در پردازش زبانی و خواندن دخیل هستند، مشاهده میشود.
- نواحی مغزی درگیر: به طور خاص، نواحی مغزی مانند قشر پیشانی، قشر گیجگاهی و نواحی متصل به آنها در افراد مبتلا به خوانش پریشی به طور متفاوتی فعال میشوند. برای مثال، فعالیت در ناحیه پاریتو-تمپورال که در درک و پردازش زبان نقش دارد، در افراد مبتلا به دیسلکسیا ممکن است کمتر باشد. این تفاوت در فعالیت میتواند به دشواری در تشخیص و پردازش صداهای زبان و تبدیل آنها به کلمات و معانی منجر شود.
- تغییرات عصبی: تفاوتها همچنین میتواند شامل تغییرات در چگونگی اتصال نورونها و مسیرهای عصبی باشد که برای پردازش اطلاعات زبانی استفاده میشوند. این تغییرات میتواند منجر به دشواری در تشخیص صداهای زبان و ارتباط آنها با حروف و کلمات شود.
- پژوهشهای تصویربرداری مغزی: تصویربرداریهای نورولوژیکی مانند MRI نشان دادهاند که ساختار مغزی و فعالیت نواحی مرتبط با خواندن در افراد مبتلا به خوانش پریشی با افراد غیرمبتلا متفاوت است. این تفاوتها میتوانند به توضیح دشواریهایی که افراد مبتلا به خوانش پریشی تجربه میکنند، کمک کنند.
- تغییرات ساختاری: برخی تحقیقات نشان دادهاند که تفاوتهایی در ساختار ماده خاکستری و سفید مغز وجود دارد. به عنوان مثال، کاهش حجم در نواحی مغزی مرتبط با پردازش زبانی ممکن است در افراد مبتلا به خوانش پریشی مشاهده شود. این تغییرات ساختاری میتواند بر روی توانایی مغز برای ایجاد و استفاده از مسیرهای نورونی مؤثر در پردازش زبانی تأثیر بگذارد.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که اختلافات قابل توجهی در ساختار و عملکرد مغز افراد مبتلا به خوانش پریشی وجود دارد. این اختلافات عمدتاً در نواحی مغزی که وظیفه پردازش زبانی و خواندن را بر عهده دارند، مشاهده میشود و میتواند دلیلی بر تغییرات در چگونگی پردازش اطلاعات زبانی باشد.
چگونگی تأثیر این اختلافات بر خواندن
- پردازش زبانی: تغییرات در ساختار و عملکرد مغز میتواند به چالشهایی در پردازش زبانی منجر شود. افراد مبتلا به خوانش پریشی ممکن است در شناسایی سریع حروف و کلمات، تفکیک صداهای زبانی، و تشخیص الگوهای زبانی دشواری داشته باشند.
- انطباق حروف و صداها: یکی از مشکلات اصلی در خوانش پریشی، دشواری در انطباق صداها با حروف مربوطه است. اختلافات در عملکرد نورونی مغز میتواند بر روی توانایی فرد برای تشخیص و استفاده از قوانین فونولوژیک زبان تأثیر بگذارد، که این امر خواندن را دشوار میسازد.
این تفاوتهای نورولوژیک و ساختاری نشان میدهند که خوانش پریشی نتیجهی پیچیدگیهای بیولوژیکی و عملکردی مغز است و نه نتیجهی کمبود تلاش یا توجه کردن فرد مبتلا.
درک این اختلافات علمی به ما امکان میدهد تا روشهای آموزشی و حمایتی مؤثرتری برای افراد مبتلا به خوانش پریشی طراحی کنیم و به این ترتیب، به آنها کمک کنیم تا مهارتهای خواندن خود را بهبود ببخشند و با چالشهای یادگیری مقابله کنند.
نقش عوامل محیطی در دیسلکسیا چیست؟
علاوه بر عوامل بیولوژیکی و نورولوژیکی، محیط زندگی و یادگیری فرد نیز نقش مهمی در توسعه یا تشدید خوانش پریشی دارد.
- تعامل زبانی: کودکانی که در محیطهایی با تعامل زبانی و خواندن کمتر رشد میکنند، ممکن است در معرض ریسک بالاتری برای توسعه خوانش پریشی باشند. تعاملات زودهنگام و منظم با زبان، از جمله خواندن داستان برای کودکان، میتواند به تقویت مهارتهای زبانی و خواندن کمک کند.
- کیفیت آموزشی: دسترسی به آموزش باکیفیت و حمایت آموزشی، به ویژه در سالهای اولیه تحصیل، میتواند بر روی تواناییهای خواندن تأثیرگذار باشد. محیطهای آموزشی ضعیف و فقدان حمایت مناسب ممکن است مشکلات خواندن را تشدید کند.
- دسترسی به منابع: کمبود دسترسی به منابع آموزشی و کتابها میتواند فرصتهای یادگیری را محدود کند و به این ترتیب، بر توسعه مهارتهای خواندن تأثیر منفی بگذارد.
درک خوانش پریشی نیازمند توجه به همافزایی بین عوامل بیولوژیکی، نورولوژیکی و محیطی است. ترکیب این عوامل میتواند برای هر فرد منحصر به فرد باشد و درک این ترکیبات میتواند به ارائه حمایتهای مؤثرتر برای افراد مبتلا به خوانش پریشی کمک کند.

شناسایی و تشخیص پزشکی خوانش پریشی
تشخیص خوانش پریشینقش کلیدی در توسعه استراتژیهای حمایتی و آموزشی برای کمک به افراد مبتلا دارد. درک نحوه شناسایی علائم خوانش پریشی در سنین مختلف و اهمیت تشخیص زودهنگام میتواند به افراد کمک کند تا حمایت مناسب دریافت کنند.
بررسی علائم نارساخوانی و اختلال یادگیری در سنین مختلف
- پیشدبستانی: در این سن، علائم ممکن است شامل تأخیر در یادگیری صحبت کردن، دشواری در انتخاب واژهها، مشکل در یادگیری الفبا، یا مشکل در تشخیص صداهای مختلف باشد. کودکان ممکن است در یادگیری اسامی رنگها، اعداد یا روزهای هفته نیز مشکل داشته باشند.
- دوران دبستان: با آغاز یادگیری خواندن، علائم خوانش پریشی بیشتر آشکار میشود. دشواری در خواندن کلمات ساده، جابجایی حروف یا کلمات، مشکل در درک مطلب خوانده شده و کندی در خواندن از علائم رایج هستند.
- نوجوانی و بزرگسالی: علائم در این سنین شامل اجتناب از فعالیتهای مرتبط با خواندن، مشکل در خواندن متون طولانی، دشواری در یادگیری زبانهای جدید، و مشکل در نوشتن و دیکته میشود. بزرگسالان مبتلا ممکن است در شغل خود یا در موقعیتهای اجتماعی با چالش مواجه شوند.
فرآیندهای تشخیصی و اهمیت تشخیص زودهنگام بیماری خوانش پریشی
- فرآیندهای تشخیصی: تشخیص خوانش پریشی معمولاً از طریق ارزیابیهای تخصصی توسط روانشناسان تحصیلی یا متخصصان اختلالات یادگیری صورت میگیرد. این ارزیابیها میتوانند شامل تستهای خواندن، نوشتن و دیکته، همچنین بررسیهای نوروپسیکولوژیک باشند.
- اهمیت تشخیص زودهنگام: تشخیص زودهنگام امکان دسترسی به منابع آموزشی و حمایتی را فراهم میکند که میتواند بر روی عملکرد تحصیلی و اعتماد به نفس کودک تأثیر مثبت داشته باشد. آموزشهای متناسب با نیازهای فردی از ابتدای آموزش میتواند پیشرفت قابل توجهی را به همراه داشته باشد.
یکی از بزرگترین چالشها، تشابه علائم خوانش پریشی با سایر اختلالات یادگیری است که میتواند به اشتباه در تشخیص منجر شود. همچنین، تفاوتهای فردی در شدت علائم میتواند فرآیند تشخیص را پیچیده کند. اشتباه در تشخیص میتواند به ارائه نادرست منابع آموزشی منجر شود و فرصتهای یادگیری را از دست دهد. بنابراین، انجام ارزیابیهای دقیق و جامع توسط تیمی از متخصصان ضروری است. شناسایی و تشخیص خوانش پریشی نیازمند یک رویکرد دقیق و حساس است که شامل همکاری نزدیک بین والدین، معلمان، و متخصصین این موضوع است
راهبردهای درمان و مدیریت خوانش پریشی
آموزش مبتنی بر فونیکس
آموزش مبتنی بر فونیکس Phonics رویکردی است که در آن تمرکز بر شناسایی صداهای زبان (فونمها) و ارتباط آنها با حروف و کلمات قرار دارد. این روش، افراد را قادر میسازد تا با شکستن کلمات به صداهای تشکیلدهنده آنها و سپس ترکیب این صداها برای خواندن یا نوشتن کلمات، الگوهای صوتی زبان را بهتر درک کنند.
چگونگی اجرا:
- تمرینات فونیکس شامل فعالیتهایی میشود که به فرد کمک میکنند تا نحوه تلفظ حروف، ترکیب صداها برای ایجاد کلمات و تشخیص الگوهای صوتی را یاد بگیرند.
- استفاده از کارتهای فلش، بازیها و نرمافزارهای آموزشی برای تقویت مهارتهای فونیکس.
یکی از مراجع مهم تمرینات فونیکس سایت Dyslexic Logic است که علاوه بر ارائه ی مقالات علمی و تست های مختلف، تمرینات متعددی مبتنی بر روش فوق را به صورت رایگان قرار داده که نمونه هایی از آن ها را در زیر مشاهده می فرمایید:



یادگیری چندحسی
یادگیری چندحسی Multisensory Methods بر ترکیب حواس بینایی، شنوایی، لمسی و حتی حرکتی برای فراگیری عمیقتر متکی است. این روش به خصوص برای افراد مبتلا به خوانش پریشی مؤثر است زیرا به آنها اجازه میدهد تا اطلاعات را از طریق چندین حس دریافت و پردازش کنند.
چگونگی اجرا:
- استفاده از مواد و منابع تعاملی نظیر خمیر بازی برای شکل دادن به حروف و کلمات، کارتهای تصویری برای نمایش کلمات و صداهای مرتبط با آنها، و تمرینات خواندن و نوشتن که شامل حرکت میشوند.
- خواندن کتابهای دارای بافت و کتابهای تعاملی که به کودکان اجازه میدهد تا کلمات را لمس کنند و با آنها تعامل داشته باشند.

برنامههای آموزشی شخصیسازیشده
برنامهریزی درسی انعطافپذیر و شخصیسازیشده که به نیازها، علایق و تواناییهای فردی هر دانشآموز توجه دارد. این رویکرد به افراد اجازه میدهد تا در سرعت خود پیشرفت کنند و از روشهای یادگیری متناسب با نیازهای خود بهرهمند شوند.
چگونگی اجرا:
- توسعه برنامههای آموزشی مبتنی بر ارزیابیهای دقیق از تواناییها و نیازهای یادگیری فرد.
- تطبیق محتوای درسی، اهداف یادگیری و استراتژیهای آموزشی برای اطمینان از دستیابی به بهترین نتایج ممکن.
نقش فناوری و ابزارهای کمکی
فناوری و ابزارهای کمکی میتوانند به عنوان پلی بین محدودیتهای خواندن و دسترسی آسانتر به اطلاعات عمل کنند. این ابزارها شامل نرمافزارها، اپلیکیشنهای خواندن، کتابهای صوتی و دستگاههای تبدیل متن به گفتار میشوند. استفاده از این فناوریها افراد را قادر میسازد تا با سرعت خود مطالعه کنند، مفاهیم را بهتر درک کنند و حتی مهارتهای خواندن و نوشتن خود را تقویت کنند.
چگونگی اجرا:
- بهرهگیری از نرمافزارهای تصحیح خودکار و پیشنهاد واژگان برای کمک به نوشتن با اعتماد به نفس بیشتر.
- استفاده از کتابهای صوتی برای تقویت درک مطلب و افزایش دایره واژگان.
- دسترسی به اپلیکیشنهای آموزشی که بازیها و فعالیتهای تعاملی را برای تمرین مهارتهای خواندن و نوشتن ارائه میدهند.
اهمیت حمایت و درک از سوی دیگران
حمایت از سوی معلمان، والدین، و همسالان نه تنها به افزایش اعتماد به نفس دانشآموزان کمک میکند، بلکه زمینهساز محیطی تشویقآمیز برای یادگیری است. این حمایت میتواند شامل تشویق، فراهمآوری منابع آموزشی مناسب و ارائه بازخوردهای سازنده باشد. اقداماتی مثل:
- برگزاری جلسات منظم با معلمان برای دریافت بازخورد در مورد پیشرفتها و چالشهای یادگیری.
- ایجاد یک شبکه حمایتی متشکل از خانوادهها و دیگر افراد مبتلا به خوانش پریشی برای تبادل تجربیات و راهکارها.
- تشویق و پشتیبانی مداوم برای تقویت اعتماد به نفس و پشتکار در مواجهه با چالشهای خواندن و نوشتن.
اجرای این راهبردها میتواند به افراد مبتلا به خوانش پریشی کمک کند تا مهارتهای خواندن و نوشتن خود را تقویت کرده و به طور مؤثرتری با چالشهای یادگیری مواجه شوند. به یاد داشته باشید، موفقیت در مدیریت خوانش پریشی نتیجه تلاش مشترک، استفاده از روشهای آموزشی مناسب، بهرهگیری از فناوریهای کمکی و دریافت حمایتهای عاطفی و آموزشی است.
سخن پایانی
در این مقاله ی جامع از سالم باشی، ما به بررسی جامع خوانش پریشی، علل و عوامل زمینهساز آن، نشانههای شناسایی در سنین مختلف، و راهبردهای مدیریت و درمان پرداختیم. مهمترین نکات کلیدی که به آنها پرداخته شد، عبارتاند از:
- خوانش پریشی یک اختلال یادگیری است که بر خواندن و درک مطلب تأثیر میگذارد، اما با استراتژیهای درست، میتوان آن را مدیریت کرد.
- آموزش مبتنی بر فونیکس، یادگیری چندحسی، و برنامههای آموزشی شخصیسازیشده از جمله روشهای مؤثر در تقویت مهارتهای خواندن و نوشتن هستند.
- فناوری و ابزارهای کمکی میتوانند به عنوان پشتیبان در فرآیند یادگیری عمل کنند و به افراد مبتلا کمک کنند تا با چالشهای خواندن بهتر مقابله کنند.
- حمایت از سوی معلمان، والدین، و همسالان نقش حیاتی در موفقیت آموزشی و اعتماد به نفس افراد مبتلا به خوانش پریشی دارد.
با توجه به پیشرفتهای اخیر در تحقیقات و فناوری، هرگز نباید از اهمیت ادامه آگاهیرسانی، تحقیق و حمایت از افراد مبتلا به خوانش پریشی غافل شد. جامعه علمی و آموزشی همچنان در جستجوی راههای بهتر برای درک، تشخیص و حمایت از افراد مبتلا هستند. همکاری و مشارکت همه افراد، از محققان گرفته تا خانوادهها و معلمان، میتواند تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به خوانش پریشی داشته باشد.
اگر این مقاله از سالم باشی برای شما جالب و موثر و کارآمد بود آن را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید.
منابع این مقاله و منابعی برای مطالعه بیشتر در انتها آمده است